فهرست
آناتومی دستگاه تولید مثلی مردان
در موجودات عالی مانند انسان برای تولید فردی جدید دو سلول جنسی یا گامت با هم ترکیب میشوند. بنابراین وظیفهی دستگاه تولید مثل، تولید گامت و فراهم سازی امکان لقاح و تشکیل سلول تخم و همچنین آماده سازی محیطی مناسب برای رشد و تکامل جنین میباشد.
بر همین اساس در این موجودات دستگاه تولید مثل به دو بخش اصلی تقسیم میشود : بخش اول شامل اندامهای اولیه جنسی یا گنادها بوده که وظیفه آنها تولید گامت و تولید هورمونهای جنسی در هر دو جنس میباشد و بخش دوم اندامهای ضمیمه، مجموعهای از مجاری، غدد و دستگاه تناسلی خارجی است. دستگاه تناسلی مردان در ناحیه لگن قرار دارد و شامل یک جفت بیضه، مجاری جانبی، غدد و دستگاه تناسلی خارجی (آلت تناسلی، کیسه بیضه و بیضه) است. وظایف کلی دستگاه ادراری تناسلی مردان به شرح زیر است:
- تولید اسپرم و مایع منی و انتقال آن
- تخلیه اسپرم به درون دستگاه تناسلی زن
- تولید و ترشح هورمون جنسی مردانه

تمایزگنادها
مجاری ولفین (Wolffian) و مولرین (Mullerian) بخشهای اولیه مجرایی هستند که به طور موقت در تمام جنینها در طول دوره رشد جنینی که هنوز جنسیت مشخص نشده است (تا 8 هفتگی) به طور همزمان وجود دارند. پس از آن، معمولا یک نوع از سیستم مجاری باقی میماند و مجاری و غدد خاصی را ایجاد میکند.
در حالی که دیگری در ماه سوم جنینی از بین میرود یا به صورت اجزای غیرکاربردی باقی میماند. آزمایشات کلاسیک آلفرد جوست (Alfred Jost) کنترل تمایز جنسی پستانداران توسط هورمونها را تصدیق کرد. مطابق این آزمایشها برخلاف تمایل ذاتی جنین به سمت تمایز به جنسیت زن مشخص شد؛ نقش عوامل القا کننده جنسیت مرد در تمایز جنسی بسیار تعیین کننده است. این اصل نه تنها برای مجاری داخلی بلکه برای گناد، دستگاه تناسلی خارجی حتی مغز صدق میکند.
دستگاه تناسلی داخلی تمایل ذاتی برای تمایز به جنسیت زن دارد. فاکتوری که تعیین میکند گناد تمایز نیافته به بیضه تبدیل شود یا نه، فاکتور تعیین کننده بیضه (TDF) نام دارد. این فاکتور محصول ژنی منفرد است که بر روی کروموزوم Y قرار دارد. ژن فاکتور تعیین کننده بیضه در ناحیهای از کروموزوم Y قرار دارد که SRY (ناحیه تعیین جنسیت بر روی کروموزوم Y) خوانده میشود. محصول پروتئین ژن SRY دارای یک دومین اتصال به DNA است که با فعال نمودن رونویسی ژنها باعث تغییر مسیر تکامل سلولهای سوماتیک گنادی شده و به این ترتیب سلولهای سوماتیک به جای آن که به سلولهای فولیکولی تبدیل شوند، به سلولهای سرتولی تبدیل میشوند.
چند مورد فنوتیپ نادر از مردان غیر بارور گزارش شدهاند که دارای کاریوتیپ 46XX بوده و در این موارد تمایز مذکر به علت ترانس لوکاسیون قطعهای از کروموزوم Y که حاوی ناحیهSRY است به یک کروموزوم X یا کروموزوم اتوزوم بوده است.
نمو طبیعی بیضه نه تنها مستلزم وجود ژن SRY است، بلکه تعامل این ژن با ژنهای اتوزوم نیز ضروری است. ژنهای مشابه SRY ژنهای SOX خوانده میشوند. بیانSRY مقدم به بیانSOX است، در واقع؛SRY با کمک فاکتور استروئیدوژنیک- 1 (SF1) و FGF9 (عضوی از خانواده فاکتورهای رشد فیبروبلاستی) باعث تنظیم افزایشی ژن SOX میشود. به این ترتیب SRY در کنار سایر پروتئینهای همکار، ژنهای اختصاصی جنس مذکر را که برای تکامل بیضه ضروری هستند، تحت تاثیر قرار میدهند. مطالعات روی موشها نشان داده است که نه تنها SOX9 برای تمایز بیضهها ضروری است،

بلکه فعال شدن SOX9 توسط SRY ممکن است تمام آن چیزی باشد که برای فعال شدن سایر ژنهای مهم دخیل در تکامل بیضه (از جمله ژن Fgf9) و نیز سرکوب ژنهای القا کننده تکامل تخمدان (مانند Wnt4، Rspol،Dax1 و FoxL2 لازم است. هم تمایز بیضه و هم تخمدان به ژنهای فعالی نیاز دارد که هر دو غالب باشند، ژن SRYاز طریق تنظیم افزایشی SOX9 باعث القای تکامل بیضه می شود و درکنار سایر ژنها از طریق سرکوب SOX9 تکامل تخمدان را القا میکند. این قضیه نشان میدهد که سرنوشت گناد دو ظرفیتی به تعادل SRY و نیروهای مخالف بستگی دارد.
در طول حیات جنینی، بیان ژن SRY به ستیغهای تناسلی محدود میشود اما این ژن در سلولهای زایای بالغین نیز فعال است. در بالغین این ژن احتمالا در اسپرماتوژنز ایفای نقش میکند.


در صورت وجود کروموزومY حاوی ناحیه SRY گنادها به بیضه تبدیل میشوند، فنوتیپ مذکر به محصولات بیضههای جنین (هورمون آنتی مولرین و تستوسترون) وابسته است، حال آن که فنوتیپ مونث حاصل فقدان این محصولات گنادی است. هورمون آنتی مولرین (AMH) که تشکیل مجاری مولری را مهار میکند، در زمان تمایز سلولهای سرتولی (هفته هفتم) ترشح میشود. بیان AMHتنها به دنبال بروز جهش در ژن AMH تغییر میکند. پسرفت مجاری مولری به وجود تعداد کافی از سلولهای سرتولی و تنظیم کننده AMH وابسته است. بروز جهش در ژن گیرنده AMH باعث ایجاد رحم، لولههای فالوپ و بخش فوقانی واژن در مردانی میشود که کاریوتیپ آنها 46XY بوده و دارای ظاهر مردانه طبیعی هستند.
تمایز بیضهها در هفتههای 6-7 بارداری آغاز میشود. در این زمان سلولهای سرتولی پدیدار میشوند. این سلولها گرد هم آمده و طنابهای بیضه را ایجاد میکنند. سلولهای زایای بدوی که در طنابهای بیضه استقرار دارند سلولهای سرتولی و اسپرماتوگونی را تشکیل میدهند. سلولهای سرتولی بالغ محل تولید ABP(پروتئین متصل شونده به آندروژن) و اینهیبین میباشند. سنتز تستوسترون در بیضههای جنین انسان در هفته هشتم بارداری آغاز میشود. مدت کوتاهی پس از پیدایش سلولهای لایدیگ میزان ترشح تستوسترون آغاز میشود.
با افزایش تعداد سلولهای لایدیگ میزان ترشح آندروژن افزایش مییابد، سطح تستوسترون در هفتههای 15-18 حاملگی به اوج میرسد. در این زمان، پسرفت سلولهای لایدیگ شروع شده و در هنگام تولد تنها اندکی سلول لایدیگ باقی مانده است. عملکرد بیضههای جنین با الگوی هورمونی وی همخوانی دارد. هر چند در ابتدا تولید تستوسترون و تمایز جنسی در پاسخ به سطح جنینی ACTH و HCG صورت میگیرد اما در مراحل بعد حفظ تولید تستوسترون و تمایز جنس مذکر توسط گونادوتروپینهای هیپوفیز جنین انجام میشود.
بخش خارجی دستگاه تناسلی مردان
آلت تناسلی (Penis)
آلت تناسلی مرد عضوی بدون استخوان و غضروف در بدن مردان میباشد. این اندام جنسی در زمان تحریک جنسی به حالت نعوظ در میآید و وظیفه برقراری رابطه جنسی را دارد. آلت تناسلی مرد دارای تعداد زیادی پاینهی عصبی با حساسیت بالاست، که به رسیدن مرد به اوج لذت جنسی (ارگاسم ) کمک میکند. این اندام شامل سه بخش است:
- ریشه که توسط آن آلت تناسلی به دیواره شکم متصل است.
- تنه از سه ستون از جنس بافت اسفنجی مخصوص تشکیل شده که حاوی فضاهای بزرگی است که هنگام تحریک جنسی مرد پر از خون میشود و بدین صورت آلت تناسلی سفت و صاف (راست) شده و امکان نفوذ در طول رابطه جنسی برای مرد فراهم میشود. به دلیل حالت شل و الاستیکی پوست آلت تناسلی، تغییرات اندازه آلت تناسلی در هنگام نعوظ با مشکل مواجه نمیشود.
- گلنس یا کلاهک آلت تناسلی که مخروطی شکل بوده و در انتهای آلت تناسلی قرار دارد. گلنس در اکثر مردان حساس ترین نقطه در آلت تناسلی است، زیرا بیشترین تعداد پایانههای عصبی را دارد. گلنس با لایهای شل از پوست پوشیده شده است که به آن پوست ختنه گاه گفته میشود که گاهی با روشی به نام ختنه این پوست برداشته میشود. دهانه مجرای ادرار در نوک آلت تناسلی قرار دارد که مایع منی و ادرار را انتقال میدهد.
اسکروتوم (Scrotum)
کیسهای شل از جنس پوست است که قسمت پشت و زیر آلت تناسلی قرار میگیرد و شامل بیضهها، عروق و اعصاب میباشد. برای رشد طبیعی اسپرم، دمای ناحیه باید کمتر از دمای طبیعی بدن باشد بنابراین اسکروتوم توانایی انقباض و انبساط دارد و با این کار در صورت نیاز به گرمتر شدن، اسکروتوم به بدن نزدیک میشود و در صورت نیاز به کاهش دما آن را از بدن دور می کند تا به دمای مناسب برسد.
بیضه(Testis)
هر بیضه ارگانی به طول 4 سانتیمتر و عرض 3 سانتیمتر میباشد که درون کیسهی اسکروتوم قرار گرفته است. این اندام بیضی شکل در بدن مرد وظیفهی تولید اسپرم و تستوسترون را بر عهده دارد و توسط ساختاری به نام طناب اسپرماتیک محکم شدهاند. در داخل بیضه لولههای پیچ خوردهی اسپرم ساز (سمی نفروس) قرار دارد که مسئول تولید اسپرم هستند. سطح قدامی – جانبی بیضه به وسیله کپسولی به نام تونیکا واژینالیس (Tunica vaginalis) احاطه شده است.
در زیر تونیکا واژینالیس کپسولی از بافت همبند متراکم به نام تونیکا آلبوژینه (tunica albuginea) پوشیده شده است. بلافاصله در زیر تونیکا آلبوژینه بافت همبند شل و پر عروقی قرار دارد که طبقه عروقی (tunica vascularis) نامیده میشود. هر بیضه به 250 لبول تقسیم میشود در داخل هر لبول، سمی نفروس توبولها قرار گرفتهاند. سمی نفروس توبولها به وسیله شبکه مویرگی، فیبروبلاستها و سلولهای میوئید احاطه شدهاند. حد فاصل سمی نفروس توبولها سلولهای لایدیگی یا بینابینی قرار گرفته است که هورمون تستوسترون را ترشح میکند.


اپیدیدیم(Epididymis)
اپیدیدم یک ساختار ترشحی به طول 4 تا 6 متر میباشد که روی خود چین خورده و به صورت توده برجستهای در کنار خلفی بیضه دیده میشود. این ساختار به سه ناحیه سر(Caput) ، تنه (Corpus) ، دم(Cauda) تقسیم بندی میگردد. سلولهای اسپرم که در بیضه تولید میشوند، در اپیدیدیم، ذخیره و منتقل میشوند. اسپرمهای خارج شده از بیضه نابالغ میباشند و توانایی لقاح ندارند در اپیدیدیم به بلوغ میرسند. در طی برانگیختگی جنسی، انقباضات ایجاد شده سبب انتقال اسپرم از اپیدیدیم به درون مجرای دفران میشود.


بخشهای داخلی دستگاه تناسلی
در دستگاه تناسلی مردان چندین اندام داخلی نیز وجود دارد، اندامهایی که با چشم دیده نمیشوند. به این بخشهای داخلی، اندامهای جانبی نیز گفته میشود. این اندامها نقش بزرگی در سیستم تولید مثل مردان دارند. این اندامها عبارتند از:
لولههای اسپرم ساز یا سمی نفروس(Seminiferous tubules)
همان طور که گفته شد، در داخل هر لوب بیضه لولههای پیچ خوردهای به نام لولههای اسپرم ساز وجود دارد. این لولههای پر پیچ و خم30 تا 50 سانتیمتر طول و 0.2 میلی متر قطر دارند که به وسیلهی شبکهی مویرگی احاطه شده اند. دیوارهی این لوله دو نوع سلول دارد: سلولهای بنیادی اسپرماتوگونیا و سلولهای سرتولی.
پیرامون لولههای اسپرم ساز، سلولهای مایویید و سلولهای لایدیگ قرار دارند. سلولهای سرتولی بر روی غشای سمی نفروس توبول قرار دارند. این سلولها هرمی شکل هستند و با اتصال به یکدیگر باعث تشکیل سد خونی – بیضهای (Blood–testis barrier) میشوند. این سد از ورود مواد مضر به درون لولههای اسپرم ساز که میتوانند در روند اسپرماتوژنز اختلال ایجاد کنند، جلوگیری میکند.




هم چنین از خروج اسپرم از لولههای اسپرم ساز و ورود آنها به درون خون که سبب بروز پاسخ ایمنی میشوند، جلوگیری میکند. اتصالات محکم بین سلولهای سرتولی باعث ایجاد حجره هایی میشود که سلولهای اسپرم را در مراحل مختلف تکوین جدا میکند. سلولهای سرتولی هورمونها و سایر مولکولهای پیام دهنده را ترشح کرده و چندین عملکرد مهم دیگر دارند. این سلولها در طی اسپرماتوژنز باعث فاگوسیتوز سیتوپلاسم اضافی اسپرم میشوند. سلولهای لایدیگ با ترشح تستوسترون باعث شروع تمایزی اندامهای تولید مثلی میشود در واقع این هورمون مسئول پیشبرد تشکیل ساختارهای تولید مثلی( اپیدیدیم ، سمینال وزیکول و وازادفران ) میگردد.


مجرای اسپرم بر (Vas deferens)
مجرای دفران ادامه مجرای اپیدیدیم است. این مجرا یک لوله با دیوارهی ضخیم و عضلانی به طول تقریبی 41 سانتی متر است که اسپرم بالغ را از اپیدیدیم به مجرای انزالی و پیشابراه منتقل میکند. مجرای دفران از انتهای تحتانی اپیدیدیم شروع شده و به قاعده مثانه میرسد. اولین قسمت این مجرا به صورت پیچ خورده است ولی بلافاصله مستقیم میشود و بخش انتهایی آن متسع میگردد و آمپول (Ampulla) مجرای دفران را تشکیل میدهد.
انتهای تحتانی آمپول تنگ میشود و با پیوستن به مجرای کیسه منی، مجرای انزالی را میسازد. مجرای دفران از سطح پوست به سادگی قابل لمس میباشد و برای وازکتومی(Vasactomy) از آن استفاده میکنند (وازکتومی عبارت است از بستن مجرای دفران به عنوان روشی برای جلوگیری از حاملگی میباشد).
مجرای انزالی( Ejaculatory duct)
مجرای دفران یک مجرا از وزیکول سمینال دریافت میکند و به عنوان مجرای انزالی به پیشابراه باز می شود.
پیشابراه (Urethra)
لولهای است که ادرار را از مثانه خارج کرده و به بیرون از بدن منتقل میکند. پیشابراه از مثانه منشا میگیرد و گسترش مییابد و از طریق آلت تناسلی به دهانه خارجی آن که مجرای ادرار نامیده میشود، میرود. پیشابراه هنگام ارگاسم وظیفه تخلیه مایع منی را هم برعهده دارد.
غدد ضمیمه (جانبی) دستگاه تناسلی مردان
کیسه منی (Seminal vesicle)
کیسه منی لوله درازی است به طول 15 سانتیمتر که روی خود چین خورده و در پایین شکم در پشت مثانه قرار گرفته است. سلولهای اپیتلیال غشای موکوسی ترشحی بوده و به طور طبیعی مایع منی ترشح میکند. مایع منی تولیدی در کیسه منی در حالت کلی مخاطی و غلیظ است. این مایع زرد رنگ و کمی قلیایی است و75-65 درصد کل منی را تشکیل میدهد. کیسههای منی چندین ماده مهم ترشح میکنند که شامل آسکوربیک اسید، فیبرینوژن، فلاوین، فروکتوز، اینوزیتول، پپسینوژن، پروستاگلاندین، سیترات میباشد. فروکتوز منبع تغذیهای جهت حرکت اسپرم است. بیشترین قسمت مایع منی که در انزال مرد خارج می شود، توسط وزیکول سمینال تولید میگردد.
غده پروستات (Prostate gland)
پروستات عضوی از دستگاه تناسلی مردانه است و به اندازه یک گردوی کوچک در زیر مثانه و جلوی رکتوم قرار داردو در معابنهی مقعدی میتوان آن را حس کرد. پروستات یک مرد سالم و بالغ وزنی بین 7 تا 16 گرم دارد. پروستات یک مایع شیری یا سفید رنگ تولید میکند که کمی اسیدی است. این مابع تقریبا 25 تا 30% از حجم منی را تشکیل میدهد. این ترشحات شامل آنزیمهای پروتئولیتیک (فیبرینولیزین)، اسید سیتریک، اسید فسفاتاز، آنتی ژن مخصوص پروستات(PSA) و لیپیدها میباشد.
پروستات برای اینکه به خوبی کار کند، نیاز به هورمونهای مردانه (مثل تستوسترون) دارد. این هورمونها عمدتا در بیضه تولید میشود. عملکرد پروستات همچنین توسط هورمون دی هیدرو تستوسترون تنظیم میشود. غدهی پروستات از 30 تا 50 غدهی لولهای- حبابی (Tubuloalveolar) که پیشابراه پروستاتی را احاطه کرده تشکیل شده است. غدد تشکیل دهندهی پروستات براساس موقعیت خود نسبت به پیشابراه به سه دسته تقسیم میشوند: غدد مخاطی (Mucosal gland) غدد کوچکی هستندکه در مجاورت نزدیک پیشابراه قرار دارند. غدد زیر مخاطی (Submucosal gland) بزرگتر از غدد مخاطی هستند و در اطراف غدد مخاطی قرار دارند. غدد اصلی (Main gland) محیطی ترین غدد میباشند که بزرگترین و بیشترین غدد پروستاتی محسوب میشوند.


غدد پیازی- میزراهی (Bulbourethral gland)
دو غدهی پیازی- میزراهی در بخش خلفی و جانبی غشایی مجرای خروجی مثانه قرار دارند. در طول تحریک جنسی و قبل از انزال این دو غده مادهای روشن، شور، چسبناک و قلیایی ترشح میکنند تا مسیر عبور اسپرمها را نرم و لزج کند تا به راحتی از مجرای خروجی مثانه عبور کنند. همچنین برای از بین بردن اثر اسیدی میزراه و ضد عفونی کردن آن این مادهی قلیایی و شور است. ترشحات این غدد کمتر از یک درصد حجم مایع منی را تشکیل میدهند.
ساختار اسپرم
اسپرم (Sperm)
سلولهای اسپرم، به سلولهای جنسی فرد مذکر گفته میشود که در غدد جنسی تولید میشوند. در انسان اسپرم در بیضه تولید و پس از تکامل در اپیدیدیم، با منی از بدن خارج میشود. در واقع تولید اسپرم یکی از پیچیدهترین و طولانیترین فرایندها در بدن است که با تخصصی شدن سلولهای جنسی اولیه در دوران جنینی آغاز میشود و بعد با اسپرمسازی و تمایز اسپرم در بیضهها در دوران بلوغ ادامه پیدا میکند. عملکرد سلول اسپرم، ترکیب آن با سلول جنسی ماده و ایجاد موجود کاملا جدید است.
هنگامی که تخمک و اسپرم با هم متحد میشوند، یک زایگوت (تخم) ایجاد میکنند که به یک جنین تبدیل میشود. در انسان سلول اسپرم مسئول تعیین جنسیت جنین است. این بدان معنی است که اسپرم میتواند کروموزوم Y یا X را حمل کند، در حالی که سلولهای تخمک همیشه حاوی کروموزوم X هستند. سلولهای اسپرم انسان همیشه هاپلوئید (حاوی 23 کروموزوم ) هستند. هنگامی که اسپرم به تخمکی برسد که آن نیز حاوی 23 کروموزوم است و با آن ترکیب شود، تولید یک سلول دیپلوئید حاوی 46 کروموزوم میدهند.
تولید اسپرم (Spermatogenesis)
در انسان با فرارسیدن زمان بلوغ، ساخت همیشگی اسپرم در بیضه ها با سرعت حدود 125 میلیون اسپرم در روز آغاز میشود (در هر ثانیه حدود 1500 اسپرم). اسپرماتوژنز درون لولههای توخالی سمی نفروس ساخته میشود. اسپرماتوژنز با سلولهای تمایز نیافتهای به نام اسپرماتوگونی در دیواره لولهها شروع میشود. این سلولها دیپلوئیدند و با تقسیم میتوز تعداد بیشتری سلول تولید میکنند. بعضی از سلولهای حاصله بزرگ شده و اسپرماتوسیت اولیه را میسازند که با تقسیم میوز گامتهای هاپلوئید را به وجود میآورند. هر اسپرماتوسیت اولیه با انجام تقسیم اول میوز، اسپرماتوسیت ثانویه را تولید میکند. در طی تقسیم دوم میوز، هر اسپرماتوسیت ثانویه به دو اسپرماتید تبدیل میشود. بنابراین از هر اسپرماتوسیت اولیه چهار اسپرماتید تولید میشود.




هر اسپرماتید هاپلوئید طی فرایند اسپرمیوژنز به اسپرم بالغ تمایز مییابد.شکلگیری آکروزوم در مرحله اسپرمیوژنز رخ میدهد و حدود 51 درصد ازکل زمان این فاز را به خود اختصاص میدهد. همچنین در طی اسپرمیوژنز، کروماتین اسپرم تحت یکسری تغییرات قرار گرفته و پروتامین جایگزین هیستون میگردد. آنزیم توپوایزومراز II، سبب شکافته شدن دو رشته DNA و اتصال دوباره آنها میشود. وجود این شکست و بستها، در طی اسپرمیوژنز، یک نقش مهم در فشرده شدن کروماتین و بلوغ اسپرم ایفا کرده و جایگزینی پروتامین به جای هیستون را تسهیل مینماید.
به طور کلی این مرحله شامل تغییراتی در خصوص آکروزوم، تشکیل تاژک، حذف سیتوپلاسم، سازماندهی مجدد میتوکندریها و در نهایت شکلگیری مجدد هسته میباشد. تغییرات بیوشیمیایی و مورفولوژیک اسپرم در مرحله اسپرمیوژنز به وقوع میپیوندد.اسپرمیوژنز شامل 4 مرحله است: فاز گلژی (Golgi phase)، فاز کلاهک (Cap phase)، فازآکروزومی(Acrosomal phase) ، فاز بلوغ (Maturation phase).


فاز گلژی
در فاز گلژی اسپرماتیدها کاملا گرد و کروی هستند، در این مرحله دستگاه گلژی گسترش پیدا میکند. در فاز گلژی گرانولهای کوچکی به نام گرانولهای پیش آکروزومی که حاوی گلیگوپروتئین، کربوهیدرات و آنزیمهای هیدرولتیک است مانند هیالورونیداز تشکیل میشود. در این فاز سانتریولها ساخته میشوند و شروع به حرکت میکنند. در این مرحله گرانولهای پیش آکروزومی به هم متصل شده و باعث تشکیل وزیکولهای آکروزومی میشوند. در این مرحله سانتریولها در نقطه مقابل وزیکول آکروزومی قرار میگیرند.
فاز کلاهک
مرحله کلاهک دستگاه گلژی به سمتcaudal حرکت میکند و سانتریول دیستال شروع به تشکیل آکسونم میکند. در این مرحله وزیکول آکروزومی بر روی هسته به شکل flat در میآیند در این مرحله آکرزوم دارای دیوارههای خارجی (Outer acrosomal membranane) و دیواره داخلی (inner acrosomal membrane)هستند. در این مرحله همچنین کروماتین کمی متراکم میشود.
فاز آکروزومی
در طول این فاز، کلاه آکروزومی بر روی سطح هسته قرار گرفته و حدود 70% سطح هسته را میپوشاند، مانشتها از نیمه پایینی هسته به طرف دم کشیده میشوند. گردن و آنولوس تشکیل شده و در مراحل بعدی آنولوس، قطعه میانی (Mid pice)و قطعه اصلی (Principle pice)را جدا میکند. میتوکندریها به سمت قطعه میانی حرکت میکنند. هسته نیز باریکتر و متراکمتر میشود.
فاز بلوغ
میتوکندریها به صورت مارپیچی دور قطعه میانی قرار دارد. در این مرحله سلولهای سرتولی سیتوپلاسم اضافی اسپرم را فاگوسیتوز میکنند و آکروزوم و دم شکل نهایی را پیدا کرده و اسپرمها طی فرایند اسپرمیش به درون لومن آزاد میشوند.


اسپرمها، سمی نفروس در هر بیضه را ترک کرده و به سمت اپیدیدیم میروند. در اپیدیدم، اسپرمها بلوغ نهایی یافته و ذخیره میشوند. در طی انزال، اسپرم از اپیدیدیم به سمت مجرای دفران وارد میشود. هر مجرای دفران به یک مجرای انزالی کوتاه ختم میشود که از طریق غدهی پروستات عبور کرده و درون میزراه (پیشابراه) باز میشود. میز راه در زمانهای مختلف، ادرار و منی را از آلت تناسلی به خارج بدن هدایت میکند. بنابراین اسپرم طبق مسیر زیر حرکت میکند:
- سمی نفروس
- اپیدیدیم
- وازدفران
- مجرای انزالی
- پیشابراه
- خروج از بدن
ساختار سلول اسپرم انسان
وجود اسپرم برای اولین بار توسط آنتونی وان لیونهوک و با کمک میکروسکوپ در سال 1677 کشف شد. اگرچه قسمتهای اسپرم (یک سر و یک تاژک بلند) در همه گونههای پستانداران کم و بیش مشترک است. اما تفاوتهای اندکی به خصوص در مورفولوژی سر، بین گونهها وجود دارد. اسپرماتوزوآها تنها سلولهای انسانی هستند که حاوی تاژک میباشند. آنها از سه قسمت اساسی (سر، گردن و تاژک) تشکیل شدهاند.


سر: سر یک ساختار بیضی شکل است، که اندازه آن بین 5 تا 8 میکرومتر متغیر است. سر از دو بخش تشکیل شده است:
- آکروزوم: اندازه این اندامک 40 تا 70 درصد از کل سر اسپرم را در بر میگیرد و در یک انتهای سلول اسپرم قرار دارد. این ماده حاوی آنزیمهای پروتئولیتیک است که به تخریب لایه خارجی سلول تخمک کمک میکند و در نتیجه اسپرم به راحتی وارد تخمک میشود.
- هسته: سر تقریباً به طور کامل توسط هسته اشغال شده است. هسته نیمی از اطلاعات ژنتیکی جنین یعنی 23 کروموزوم را در بر میگیرد. هسته تنها بخشی از سلول اسپرم است که میتواند وارد سلول تخمک شود. به همین دلیل، هسته یک قسمت کلیدی اسپرم است.


گردن: این ناحیه بین سر و دم اسپرم قرار دارد. عملکرد آنها اتصال دو انتهای سلول اسپرم یعنی سر و تاژک است. همانطور که در شکل زیر مشاهده میشود، گردن حاوی میلیونها میتوکندری است که به صورت مارپیچ مرتب شدهاند. وظیفه آنها تأمین انرژی مورد نیاز اسپرم برای شنا کردن به سمت تخمک میباشد.


تاژک یا دم : تاژک، یک ساختار طویل است که عملکرد اصلی آن حرکت اسپرم به صورت یک حرکت لغزنده و مارپیچ مانند است. طول دم حدود 50 میکرومتر است و توانایی حرکت اسپرم به اندازه 3 میلی متر در دقیقه را میدهد. نقص یا تغییر تاژک اسپرم میتواند منجر به مشکلات باروری در مردان شود، که یکی از شایعترین آنها آستنوزواسپرمی است.


طول عمر اسپرم انسان چقدر است؟
پس از انزال، بیشتر اسپرمها در عرض چند دقیقه خارج از دستگاه تناسلی زن میمیرند. اگر اسپرم وارد سیستم تولید مثل زنان (دهانه رحم و رحم) شود، میتواند 1-2 روز و به ندرت تا 5 روز زنده بماند. از طرف دیگر، وقتی اسپرم تحت شرایط سخت آزمایشگاهی در محیط غنی از مواد مغذی پردازش و ذخیره میشود، میتواند تا 7 روز زنده بماند.
اما اگر در خانه در یک ظرف استریل جمع آوری شود، توانایی باروری آنها در عرض 60 دقیقه به طرز چشمگیری کاهش مییابد. بنابراین، طول عمر اسپرماتوزای انسانی 24-48 ساعت است. که البته مدت این زمان به محیط (شرایطی که تحت آن نگهداری میشوند) بستگی دارد، یعنی اگر اسپرمها در معرض هوا یا روی لباس قرار گیرند، به سرعت خشک میشوند و در عرض چند دقیقه پس از انزال میمیرند.
بیماریها و نقایص سلولهای اسپرم
اختلالات اسپرم بسیار شایع هستند و میتوانند منجر به ناباروری مردان شوند و در نتیجه از لقاح جلوگیری کنند. این اختلالات میتوانند به دلیل نقص در طی اسپرماتوژنز، یا تغییراتی که در طی روند بلوغ اسپرم به دست آمده، ایجاد شوند.